عالم آرای. آرایش دهنده عالم. پیرایندۀ جهان و زینت دهنده آن. (ناظم الاطباء) : اگر رأی عالم آرای ملک اشارت فرماید بگویم. (سندبادنامه ص 276). بی جمال عالم آرای تو روزم چون شب است با کمال عشق تو در عین نقصانم چو شمع. حافظ
عالم آرای. آرایش دهنده عالم. پیرایندۀ جهان و زینت دهنده آن. (ناظم الاطباء) : اگر رأی عالم آرای ملک اشارت فرماید بگویم. (سندبادنامه ص 276). بی جمال عالم آرای تو روزم چون شب است با کمال عشق تو در عین نقصانم چو شمع. حافظ
دهی است از دهستان کاغه بخش دورود شهرستان بروجرد. واقع در 25هزارگزی شمال دورود کنار راه مالرو کاغه به همیانه. ناحیه ای است واقع در جلگه معتدل. دارای 279 تن سکنه. آب آن از قنات تأمین میشود. محصول آن غلات است اهالی به کشاورزی و گله داری اشتغال دارند. راه آن مالرو است. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 6)
دهی است از دهستان کاغه بخش دورود شهرستان بروجرد. واقع در 25هزارگزی شمال دورود کنار راه مالرو کاغه به همیانه. ناحیه ای است واقع در جلگه معتدل. دارای 279 تن سکنه. آب آن از قنات تأمین میشود. محصول آن غلات است اهالی به کشاورزی و گله داری اشتغال دارند. راه آن مالرو است. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 6)
نشأۀ شراب و عالم شراب و حالت می نوشی. (غیاث اللغات) (آنندراج). حالت باده گساری. حالت می خوری. (از ناظم الاطباء) : نیست باکم ازفلک امشب که با او می خورم عالم آب است پندارم که آبش برده است. آشوب مازندرانی (از آنندراج). ترا که عالم آئینه عالم آب است چه احتیاج به تحصیل بادۀ ناب است. صائب. ساقی چه دهی پند من این بزم شراب است از گریه مرا منع مکن عالم آب است. محمد قلی سلیم (از آنندراج). هیچ منظوری ببزم می کشان چون شیشه نیست عالم آب است آنجا سبزه مینا خوشست. کلیم (از آنندراج)
نشأۀ شراب و عالم شراب و حالت می نوشی. (غیاث اللغات) (آنندراج). حالت باده گساری. حالت می خوری. (از ناظم الاطباء) : نیست باکم ازفلک امشب که با او می خورم عالم آب است پندارم که آبش برده است. آشوب مازندرانی (از آنندراج). ترا که عالم آئینه عالم آب است چه احتیاج به تحصیل بادۀ ناب است. صائب. ساقی چه دهی پند من این بزم شراب است از گریه مرا منع مکن عالم آب است. محمد قلی سلیم (از آنندراج). هیچ منظوری ببزم می کشان چون شیشه نیست عالم آب است آنجا سبزه مینا خوشست. کلیم (از آنندراج)